آمريكايى ها ناگزيرند با واقعيات موضوع هسته اى ايران كنار بيايند
آمريكايى ها ناگزيرند با واقعيات موضوع هسته اى ايران كنار بيايند
آمريكايى ها ناگزيرند با واقعيات موضوع هسته اى ايران كنار بيايند
رئيس مركز بررسى هاى استراتژيك رياست جمهورى در گفت وگو با «ايران»
گروه سياسى - سيد احمد نجفى: به زعم تحليلگران، پرونده هسته اى ايران هم اكنون در يكى از مقاطع حساس خود قرار گرفته است. از يك سو رئيس جمهورى اسلامى ايران مسائل مربوط به موضوع هسته اى را از نظر ايران تمام شده خوانده و يكى دو كشورى كه به مانع تراشى بر سر خواست قانونى ملت ايران مى پردازند را نكوهش كرده است. از ديگر سو، محمد البرادعى مدير كل آژانس انرژى اتمى در حركتى بى سابقه نشست شوراى حكام را به خاطر بى توجهى اروپا به توافق نهايى آژانس با تهران در حل و فصل پرونده هسته اى را ترك و به مواضع غيرسازنده آنها در اين مسير اعتراض كرد.در گفت وگويى با دكتر عليرضا
ذاكر اصفهانى، رئيس مركز بررسى هاى استراتژيك رياست جمهورى به بررسى شرايط كنونى پرونده هسته اى پرداخته ايم.
*با توافق صورت گرفته بين ايران و آژانس و حمايت اكثريت كشورها، به نظر مى رسيد اجلاس اخير شوراى حكام با پيچيدگى زيادى همراه نباشد، اما گويا جناح غرب و آمريكا از توافق خيلى ناراضى هستند، ارزيابى شما از مسير پرونده هسته اى ايران در اين شرايط چيست؟
فكر مى كنم ضرورت داشته باشد در اين زمينه به صورت كاملاً فشرده برگذشته پرونده هسته اى ايران مرورى داشته باشيم. پرونده هسته اى ايران در طول ۴ سال گذشته خود فراز و نشيب هاى زيادى را به خود ديده است. اين فراز و نشيب ها در ابعاد مختلف وجود داشته است و تأثيرات شگرفى را در مباحث حوزه نظام بين الملل و رسانه ها داشته است.
علت طولانى شدن موضوع و پيچيدگى آن در وهله اول مربوط به دخالت ها و اعمال نفوذ هاى ايالات متحده و لابى صهيونيستى بود كه روند قانونى موضوع را به سمت ابعاد سياسى كشاند. در واقع اين پرونده سياسى است تا آنكه ابعاد حقوقى بر آن حاكم باشد. از همان ابتدا خبرگزارى هايى همچون رويترز و يا CNN بودند كه با تبليغات گسترده خود عليه ايران به اين موضوع دامن زدند و اين خود آغازى بر پيگيرى موضوع در مجامع بين المللى و فشار بر ايران بود. در همان ماه هاى شروع موضوع كاملاً مشخص بود كه سناريويى از پيش طراحى شده عليه منافع ملى ايران شكل گرفته است. بويژه آنكه بعد از اشغال عراق به دست آمريكايى ها و به دست آمدن مجال براى مانور بيشتر از ناحيه نومحافظه كاران اين فشارها بر ايران بيشتر شد. از آن مقطع بود كه شاهد اين موضوع ها بوديم كه ايران بايد با آژانس همكارى كند، شفاف سازى كند و حتى تا زمان تأييد صلح آميز بودن فعاليت هسته اى ايران از سوى آژانس، ايران تعليق نمايد. دستگاه تبليغاتى غرب هم ميدان را روز به روز عليه ما تنگ تر مى كرد. از آن زمان به بعد شاهد صدور قطعنامه هاى پى درپى عليه ايران بوديم. از همان ابتدا مشخص بود كه ايران انحراف و تخلفى از مقررات آژانس بين المللى انرژى اتمى و پادمان نداشته، اما غرب و بويژه آمريكا با سياسى كردن موضوع و بهره بردارى مؤثر از پشتيبانى تبليغاتى، جنگ غيرمنصفانه اى را در عرصه بين الملل آغاز و ادامه دادند. نكته بسيار مهم در اين ارتباط آنكه در تمام اين مدت نسبتاً طولانى و از زمانى كه ديگر دليل روشنى براى اثبات ادعاهاى آژانس براى فشار به جمهورى اسلامى ايران وجود نداشت، حركت پرونده از وجود ابهام ها و سوءتفاهمات، به نيت ايران معطوف شد، به اين معنا كه آژانس از همكارى جدى و حتى فراتر از تعهدات NPT كه ايران به عمل آورد بحث نيت جمهورى اسلامى ايران را مطرح كرد و تحت فشار آمريكا و كشورهاى اروپايى اين نتيجه گيرى نادرست را به دست آورد كه نيت ايران بهر ه گيرى از فناورى هسته اى براى دستيابى به سلاح اتمى است. همان چيزى كه به صراحت و در طول اين سال ها مورد تكذيب جدى مسئولان عاليرتبه نظام قرار گرفت و تمامى شواهد هم نشان دهنده آن بود كه جمهورى اسلامى ايران به دنبال دستيابى به انرژى هسته اى با اهداف صرفاً صلح آميز است. در همين راستا مقام معظم رهبرى در بيانات مختلف به صراحت از صلح آميز بودن فعاليت هاى هسته اى ايران ياد مى نمودند و به كشورهاى بزرگ توصيه مى كردند از شيطنت و ايجاد مانع در اين مسير دست بردارند. رياست محترم جمهورى اسلامى ايران نيز از همان روزهاى ابتداى فعاليت دولت نهم با جديتى كه بسيارى از كشورهاى غربى را بهت زده كرده بود اعلام نمودند كه اين برنامه در ايران بومى شده است. در عين حال با طرح پيشنهاد همكارى با ديگر كشورها و حتى تشكيل كنسرسيوم و آمادگى براى همه گونه همكارى بر اين مسأله تأكيد نمودند. به هر صورت در راستاى پاسخ به پرسش شما معتقدم كه به همان دلايل غيرمنطقى كه آمريكا و برخى از كشورهاى غربى براى فشار بر ايران طرح مى كردند، با همان دلايل به دنبال اعمال فشار بر ايران خواهند بود. معتقدم كه مسير اين پرونده كاملاً روشن بوده، امروز هم مشخص است و دشمنان از دستيابى ايران به اين فناورى ناخرسندند.
فكر مى كنم امروز رضايت آژانس از ايران به دنبال همكارى هاى گسترده ايران با آن باشد و در عين حال پى بردن به اين واقعيت كه ايران صرفاً در راستاى مقاصد صنعتى در پى اين فناورى است. همچنين با توجه به رويكرد مثبت پيش آمده ميان ايران و آژانس بايد پرونده هسته اى ايران به طور كامل از شوراى امنيت خارج و به آژانس بازگردد تا راه تفاهم هاى بعدى مسدود نگردد و همانطور كه رياست محترم جمهور و ديگر مقام هاى مسئول اعلام كرده اند هر اقدام بعدى و يا صدور قطعنامه از سوى شوراى امنيت تفاهمات و توافقات به عمل آمده را با بحران جدى روبرو مى سازد.
البته در ارتباط با رويكرد و موضع آمريكا، غرب و شوراى امنيت هم بايد عرض كنم كه از ابتدا با اين هدف وارد موضوع هسته اى ايران گرديده اند كه اين برنامه را متوقف كنند و در دو قطعنامه ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ شوراى امنيت اين امكان را در اختيار آمريكا قرار داده تا بدون طرح نيت اصلى و تنها با استناد به دو قطعنامه مزبور، مواضع غيرمنطقى و ناعادلانه خود را پيگيرى و اجرا نمايد و متأسفانه على رغم آنكه ورود يك پرونده به شوراى امنيت به راحتى امكان پذير هست اما خروج آن با پيچيدگى هاى فراوانى روبروست كه اميدواريم با درايتى كه در جريان تحولات اخير قابل اتخاذ است و با توجه به نظر بسيارى از كشورها مانند غيرمتعهدها و يا مقامات چين، روسيه و آلمان جريان پرونده سير منطقى و درست خود را در پيش گيرد.
مديركل آژانس كه با ابتكار ايران براى همكارى بيشتر فرصت دفاع از آژانس را يافته هم از موضع گيرى آنها دلخور است، تحليل شما چيست؟
شايد بهتر باشد سؤال شما را به گونه اى ديگر هم مطرح كرد و آن اين كه آيا آقاى البرادعى توانسته است به وظايف خويش به عنوان دبيركل عمل نمايد و آيا در اين زمينه با مشكلاتى هم مواجه هست يا خير؟ به اعتقاد بنده آقاى البرادعى متأسفانه تحت فشارهاى جدى آمريكا و برخى از كشورهاى غربى در طول سال هاى گذشته عليرغم آنكه تلاش نمود تا در يك روند مسالمت آميز پرونده هسته اى ايران را حل و فصل نمايد اما در بسيارى از موارد گزارش هايى را به آژانس و شوراى حكام ارائه مى كرد كه حاوى ابهاماتى بود و همين ابهامات بهانه را به دست برخى اروپاييان و آمريكا مى داد كه آنها فشار را بر ايران بيشتر كنند و درست در همان زمان كه ايران با ارائه پاسخ هاى درخور در صدد بسته شدن پرونده اقدام مى نمود اما آژانس به رويكرد حقوقى و فنى خود بازگشت نكرد.
لذا آقاى البرادعى بسيار زودتر مى توانست از جايگاه قانونى، حقوقى و فنى خود و آژانس دفاع نمايد. اما به هر حال اين اقدام را انجام داد و ترك جلسه نيز به همين منظور ارزيابى مى گردد.
به نظر شما غرب و به خصوص ايالات متحده آمريكا در آينده چه عكس العمل هايى را در قبال موضوع هسته اى ايران خواهند داشت؟
براساس اطلاعاتى كه هم اكنون موجود است و نظرسنجى هايى كه اخيراً در سطح نخبگان آمريكايى در خصوص سياست هاى آمريكا در سطح بين المللى و خصوصاً خاورميانه صورت گرفته است، شرايط براى آمريكايى ها مطلوب نيست. اين نظرسنجى ها كه عمدتاً از سوى نشريه فارين پالسى و مركز پيشرفت آمريكا صورت گرفته حكايت از بدبينى عميق و فزاينده كارشناسان سياست خارجى آمريكا از دولت حاكم دارد. در اين نظرسنجى كه همه طيف ها و جريانات سياسى آمريكايى اعم از محافظه كار، ميانه رو و ليبرال را در بردارد و افرادى همچون پل برمر، مادلين آلبرايت و جفرى كمپ در آن حضور داشته اند سياست خارجى بوش را بسيار اسفبار و وخيم گزارش مى كنند. درصد بزرگى از آنها معتقد نيستند كه آمريكا در آنچه كه به نام جنگ عليه تروريسم مى نامد پيشرفتى داشته و پيروز است. در عين حال آمريكا را ناامن تر از هميشه مى دانند. آنها انتقادات زيادى به سياست هاى مختلف دولت در قبال مسائل خاورميانه داشته اند . از همه مهم تر در رابطه با مسأله هسته اى ايران همانگونه كه اوضاع به ضرر آمريكايى ها در حال گذر است شرايط ايران را در يك موقعيت بهتر ترسيم مى كند و فكر مى كنم چنين نگاهى رويكرد خصمانه ايالات متحده و برخى از كشورهاى غربى را تعديل نمايد و آنها ناگزير بايد با واقعيات كنار بيايند.
پيشرفت هاى ايران در حوزه فناورى هسته اى باعث شده كه در ماه هاى اخير حجم زيادى از پژوهش هاى انجام گرفته از طرف مراكز تحقيقاتى غرب به پذيرش ايران به عنوان يك قدرت هسته اى و نحوه تعامل با آن اختصاص پيدا كند.غربى ها به خصوص ايالات متحده در اين اواخر به اين موضوع پى برده اند كه با وجود تلاش هاى بسيار و استفاده از ابزارهاى مختلف از جمله شوراى امنيت سازمان ملل متحد در تقابل با ايران شكست خورده اند.اين ناتوانى باعث شده است كه آنها اخيراً گزينه هايى از قبيل انجام حمله پيشگيرانه و يا اعمال فشار اقتصادى و سياسى بر ايران را قابل طرح ندانند. آنچه كه در پژوهش هاى بنيادها و مراكز استراتژيك به دست آمده است پذيرش يك ايران هسته اى است كه بايد با طرح و تدوين استراتژى هاى تحديد نفوذ و بازدارندگى و زندگى مسالمت آميز در كنار ايرانى با اين توانمندى با آن كنار آيند.
آنها نقاط قوت و ضعف به كارگيرى گزينه هاى مختلف را يك به يك بررسى كرده اند و به اين نتيجه رسيده اند كه گزينه هايى از قبيل استفاده از نيروى نظامى نه تنها از بازداشتن ايران از حركت به سمت هسته اى شدن موفق نيست، بلكه هزينه هاى جبران ناپذيرى را بر ايالات متحده تحميل خواهد كرد. در خصوص اعمال فشار نظامى از پارامترهايى همچون محدوديت هاى اطلاعاتى ايالات متحده گرفته تا عكس العمل هاى گسترده ايران چه در داخل و يا سطح منطقه و حتى در خاك آمريكا را مورد توجه جدى قرار داده اند.با وجود چنين شرايطى آينده ايران را مى توان موفق تر ارزيابى كرد.
گروه سياسى - سيد احمد نجفى: به زعم تحليلگران، پرونده هسته اى ايران هم اكنون در يكى از مقاطع حساس خود قرار گرفته است. از يك سو رئيس جمهورى اسلامى ايران مسائل مربوط به موضوع هسته اى را از نظر ايران تمام شده خوانده و يكى دو كشورى كه به مانع تراشى بر سر خواست قانونى ملت ايران مى پردازند را نكوهش كرده است. از ديگر سو، محمد البرادعى مدير كل آژانس انرژى اتمى در حركتى بى سابقه نشست شوراى حكام را به خاطر بى توجهى اروپا به توافق نهايى آژانس با تهران در حل و فصل پرونده هسته اى را ترك و به مواضع غيرسازنده آنها در اين مسير اعتراض كرد.در گفت وگويى با دكتر عليرضا
ذاكر اصفهانى، رئيس مركز بررسى هاى استراتژيك رياست جمهورى به بررسى شرايط كنونى پرونده هسته اى پرداخته ايم.
*با توافق صورت گرفته بين ايران و آژانس و حمايت اكثريت كشورها، به نظر مى رسيد اجلاس اخير شوراى حكام با پيچيدگى زيادى همراه نباشد، اما گويا جناح غرب و آمريكا از توافق خيلى ناراضى هستند، ارزيابى شما از مسير پرونده هسته اى ايران در اين شرايط چيست؟
فكر مى كنم ضرورت داشته باشد در اين زمينه به صورت كاملاً فشرده برگذشته پرونده هسته اى ايران مرورى داشته باشيم. پرونده هسته اى ايران در طول ۴ سال گذشته خود فراز و نشيب هاى زيادى را به خود ديده است. اين فراز و نشيب ها در ابعاد مختلف وجود داشته است و تأثيرات شگرفى را در مباحث حوزه نظام بين الملل و رسانه ها داشته است.
علت طولانى شدن موضوع و پيچيدگى آن در وهله اول مربوط به دخالت ها و اعمال نفوذ هاى ايالات متحده و لابى صهيونيستى بود كه روند قانونى موضوع را به سمت ابعاد سياسى كشاند. در واقع اين پرونده سياسى است تا آنكه ابعاد حقوقى بر آن حاكم باشد. از همان ابتدا خبرگزارى هايى همچون رويترز و يا CNN بودند كه با تبليغات گسترده خود عليه ايران به اين موضوع دامن زدند و اين خود آغازى بر پيگيرى موضوع در مجامع بين المللى و فشار بر ايران بود. در همان ماه هاى شروع موضوع كاملاً مشخص بود كه سناريويى از پيش طراحى شده عليه منافع ملى ايران شكل گرفته است. بويژه آنكه بعد از اشغال عراق به دست آمريكايى ها و به دست آمدن مجال براى مانور بيشتر از ناحيه نومحافظه كاران اين فشارها بر ايران بيشتر شد. از آن مقطع بود كه شاهد اين موضوع ها بوديم كه ايران بايد با آژانس همكارى كند، شفاف سازى كند و حتى تا زمان تأييد صلح آميز بودن فعاليت هسته اى ايران از سوى آژانس، ايران تعليق نمايد. دستگاه تبليغاتى غرب هم ميدان را روز به روز عليه ما تنگ تر مى كرد. از آن زمان به بعد شاهد صدور قطعنامه هاى پى درپى عليه ايران بوديم. از همان ابتدا مشخص بود كه ايران انحراف و تخلفى از مقررات آژانس بين المللى انرژى اتمى و پادمان نداشته، اما غرب و بويژه آمريكا با سياسى كردن موضوع و بهره بردارى مؤثر از پشتيبانى تبليغاتى، جنگ غيرمنصفانه اى را در عرصه بين الملل آغاز و ادامه دادند. نكته بسيار مهم در اين ارتباط آنكه در تمام اين مدت نسبتاً طولانى و از زمانى كه ديگر دليل روشنى براى اثبات ادعاهاى آژانس براى فشار به جمهورى اسلامى ايران وجود نداشت، حركت پرونده از وجود ابهام ها و سوءتفاهمات، به نيت ايران معطوف شد، به اين معنا كه آژانس از همكارى جدى و حتى فراتر از تعهدات NPT كه ايران به عمل آورد بحث نيت جمهورى اسلامى ايران را مطرح كرد و تحت فشار آمريكا و كشورهاى اروپايى اين نتيجه گيرى نادرست را به دست آورد كه نيت ايران بهر ه گيرى از فناورى هسته اى براى دستيابى به سلاح اتمى است. همان چيزى كه به صراحت و در طول اين سال ها مورد تكذيب جدى مسئولان عاليرتبه نظام قرار گرفت و تمامى شواهد هم نشان دهنده آن بود كه جمهورى اسلامى ايران به دنبال دستيابى به انرژى هسته اى با اهداف صرفاً صلح آميز است. در همين راستا مقام معظم رهبرى در بيانات مختلف به صراحت از صلح آميز بودن فعاليت هاى هسته اى ايران ياد مى نمودند و به كشورهاى بزرگ توصيه مى كردند از شيطنت و ايجاد مانع در اين مسير دست بردارند. رياست محترم جمهورى اسلامى ايران نيز از همان روزهاى ابتداى فعاليت دولت نهم با جديتى كه بسيارى از كشورهاى غربى را بهت زده كرده بود اعلام نمودند كه اين برنامه در ايران بومى شده است. در عين حال با طرح پيشنهاد همكارى با ديگر كشورها و حتى تشكيل كنسرسيوم و آمادگى براى همه گونه همكارى بر اين مسأله تأكيد نمودند. به هر صورت در راستاى پاسخ به پرسش شما معتقدم كه به همان دلايل غيرمنطقى كه آمريكا و برخى از كشورهاى غربى براى فشار بر ايران طرح مى كردند، با همان دلايل به دنبال اعمال فشار بر ايران خواهند بود. معتقدم كه مسير اين پرونده كاملاً روشن بوده، امروز هم مشخص است و دشمنان از دستيابى ايران به اين فناورى ناخرسندند.
فكر مى كنم امروز رضايت آژانس از ايران به دنبال همكارى هاى گسترده ايران با آن باشد و در عين حال پى بردن به اين واقعيت كه ايران صرفاً در راستاى مقاصد صنعتى در پى اين فناورى است. همچنين با توجه به رويكرد مثبت پيش آمده ميان ايران و آژانس بايد پرونده هسته اى ايران به طور كامل از شوراى امنيت خارج و به آژانس بازگردد تا راه تفاهم هاى بعدى مسدود نگردد و همانطور كه رياست محترم جمهور و ديگر مقام هاى مسئول اعلام كرده اند هر اقدام بعدى و يا صدور قطعنامه از سوى شوراى امنيت تفاهمات و توافقات به عمل آمده را با بحران جدى روبرو مى سازد.
البته در ارتباط با رويكرد و موضع آمريكا، غرب و شوراى امنيت هم بايد عرض كنم كه از ابتدا با اين هدف وارد موضوع هسته اى ايران گرديده اند كه اين برنامه را متوقف كنند و در دو قطعنامه ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ شوراى امنيت اين امكان را در اختيار آمريكا قرار داده تا بدون طرح نيت اصلى و تنها با استناد به دو قطعنامه مزبور، مواضع غيرمنطقى و ناعادلانه خود را پيگيرى و اجرا نمايد و متأسفانه على رغم آنكه ورود يك پرونده به شوراى امنيت به راحتى امكان پذير هست اما خروج آن با پيچيدگى هاى فراوانى روبروست كه اميدواريم با درايتى كه در جريان تحولات اخير قابل اتخاذ است و با توجه به نظر بسيارى از كشورها مانند غيرمتعهدها و يا مقامات چين، روسيه و آلمان جريان پرونده سير منطقى و درست خود را در پيش گيرد.
مديركل آژانس كه با ابتكار ايران براى همكارى بيشتر فرصت دفاع از آژانس را يافته هم از موضع گيرى آنها دلخور است، تحليل شما چيست؟
شايد بهتر باشد سؤال شما را به گونه اى ديگر هم مطرح كرد و آن اين كه آيا آقاى البرادعى توانسته است به وظايف خويش به عنوان دبيركل عمل نمايد و آيا در اين زمينه با مشكلاتى هم مواجه هست يا خير؟ به اعتقاد بنده آقاى البرادعى متأسفانه تحت فشارهاى جدى آمريكا و برخى از كشورهاى غربى در طول سال هاى گذشته عليرغم آنكه تلاش نمود تا در يك روند مسالمت آميز پرونده هسته اى ايران را حل و فصل نمايد اما در بسيارى از موارد گزارش هايى را به آژانس و شوراى حكام ارائه مى كرد كه حاوى ابهاماتى بود و همين ابهامات بهانه را به دست برخى اروپاييان و آمريكا مى داد كه آنها فشار را بر ايران بيشتر كنند و درست در همان زمان كه ايران با ارائه پاسخ هاى درخور در صدد بسته شدن پرونده اقدام مى نمود اما آژانس به رويكرد حقوقى و فنى خود بازگشت نكرد.
لذا آقاى البرادعى بسيار زودتر مى توانست از جايگاه قانونى، حقوقى و فنى خود و آژانس دفاع نمايد. اما به هر حال اين اقدام را انجام داد و ترك جلسه نيز به همين منظور ارزيابى مى گردد.
به نظر شما غرب و به خصوص ايالات متحده آمريكا در آينده چه عكس العمل هايى را در قبال موضوع هسته اى ايران خواهند داشت؟
براساس اطلاعاتى كه هم اكنون موجود است و نظرسنجى هايى كه اخيراً در سطح نخبگان آمريكايى در خصوص سياست هاى آمريكا در سطح بين المللى و خصوصاً خاورميانه صورت گرفته است، شرايط براى آمريكايى ها مطلوب نيست. اين نظرسنجى ها كه عمدتاً از سوى نشريه فارين پالسى و مركز پيشرفت آمريكا صورت گرفته حكايت از بدبينى عميق و فزاينده كارشناسان سياست خارجى آمريكا از دولت حاكم دارد. در اين نظرسنجى كه همه طيف ها و جريانات سياسى آمريكايى اعم از محافظه كار، ميانه رو و ليبرال را در بردارد و افرادى همچون پل برمر، مادلين آلبرايت و جفرى كمپ در آن حضور داشته اند سياست خارجى بوش را بسيار اسفبار و وخيم گزارش مى كنند. درصد بزرگى از آنها معتقد نيستند كه آمريكا در آنچه كه به نام جنگ عليه تروريسم مى نامد پيشرفتى داشته و پيروز است. در عين حال آمريكا را ناامن تر از هميشه مى دانند. آنها انتقادات زيادى به سياست هاى مختلف دولت در قبال مسائل خاورميانه داشته اند . از همه مهم تر در رابطه با مسأله هسته اى ايران همانگونه كه اوضاع به ضرر آمريكايى ها در حال گذر است شرايط ايران را در يك موقعيت بهتر ترسيم مى كند و فكر مى كنم چنين نگاهى رويكرد خصمانه ايالات متحده و برخى از كشورهاى غربى را تعديل نمايد و آنها ناگزير بايد با واقعيات كنار بيايند.
پيشرفت هاى ايران در حوزه فناورى هسته اى باعث شده كه در ماه هاى اخير حجم زيادى از پژوهش هاى انجام گرفته از طرف مراكز تحقيقاتى غرب به پذيرش ايران به عنوان يك قدرت هسته اى و نحوه تعامل با آن اختصاص پيدا كند.غربى ها به خصوص ايالات متحده در اين اواخر به اين موضوع پى برده اند كه با وجود تلاش هاى بسيار و استفاده از ابزارهاى مختلف از جمله شوراى امنيت سازمان ملل متحد در تقابل با ايران شكست خورده اند.اين ناتوانى باعث شده است كه آنها اخيراً گزينه هايى از قبيل انجام حمله پيشگيرانه و يا اعمال فشار اقتصادى و سياسى بر ايران را قابل طرح ندانند. آنچه كه در پژوهش هاى بنيادها و مراكز استراتژيك به دست آمده است پذيرش يك ايران هسته اى است كه بايد با طرح و تدوين استراتژى هاى تحديد نفوذ و بازدارندگى و زندگى مسالمت آميز در كنار ايرانى با اين توانمندى با آن كنار آيند.
آنها نقاط قوت و ضعف به كارگيرى گزينه هاى مختلف را يك به يك بررسى كرده اند و به اين نتيجه رسيده اند كه گزينه هايى از قبيل استفاده از نيروى نظامى نه تنها از بازداشتن ايران از حركت به سمت هسته اى شدن موفق نيست، بلكه هزينه هاى جبران ناپذيرى را بر ايالات متحده تحميل خواهد كرد. در خصوص اعمال فشار نظامى از پارامترهايى همچون محدوديت هاى اطلاعاتى ايالات متحده گرفته تا عكس العمل هاى گسترده ايران چه در داخل و يا سطح منطقه و حتى در خاك آمريكا را مورد توجه جدى قرار داده اند.با وجود چنين شرايطى آينده ايران را مى توان موفق تر ارزيابى كرد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}